محبوبِ نزدیک تر از رگ گردن؛

امشب وقتی دوس جدیدمان لیستی از آرزوهایش فرستاد و گفت این ها را برایش دعا کنیم، فکر کردم که من چه میخواهم و چه بگویم.

خیلی فکر کردم ولی درست لحظه ایی که التماس دعاهای همه را به گوشت رساندم و از شمردن خانواده و عزیزان و دوستان فارق شدم برای خود فقط یک چیز به زبانم آمد ،

محبوبِ نزدیک تر از رگ گردن؛

ثانیه ایی مرا به حال خود نگذار که در این دنیا میان دیگر بندگانت بی تو در همه جا غریبم. غریب دور افتاده از وطن نه غریب بی کس بی صاحب بی رفیق بی یار. 

اگر من فراموشت کردم تو مرا به یاد داشته باش، 

اگر من به تو پشت کردم تو پشت و پناهم باش، 

اگر من از تو دور شدم تو نزدیکم باش، 

محبوبِ نزدیک تر از رگ گردن؛

بار گناهانم سنگین است و جز تو کیست بخشنده ترین، 

ببخش مرا .