رابطم با دوستام اصلا خوب پیش نمیره. 

حس میکنم از اینکه من درگیر دانشگاه و آدمای جدید شدم و فرصت نمیکنم مثل قبل باهاشون باشم ناراحتن و میخان اینو به شکل های مختلف نشونم بدن. یکیشون با تعریف و تمجید زیاد از کارش و یکیشون هم با سرزنش و بی تفاوتی

صبح به یکیشون زنگ زدم سر کلاس بود و گفت عصر زنگ میزنم . با اینکه مطمئن نبودم عصر بیکارم یا وقت دارم گفتم منتظرم و همچنان منتظر موندم. 

اون یکی هم که پیام میده و یهو غیب میشه. 

واقعا نمیدونم چیکار کنم . از طرفی هم حس میکنم بعضی وقتا مزاحمشون میشم و انقدری که من نیاز دارم باهاشون حرف بزنم و وقت بگذرونم اونا نیاز ندارن چون روحیشون کاملا برعکس منه و همین باعث میشه بعضی وقتا ازشون دوری کنم ولی بازم مطمئن نیستم که درست فکر میکنم یا نه:/ 

اوووف خستم دیگه